زور بردنلغتنامه دهخدازور بردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، صعب بودن . مشکل بودن : این کار زور می برد که مطابق میل او شود. (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا).