ترجمه مقاله

زوزن

لغت‌نامه دهخدا

زوزن . [ زِ ] (اِ) بمعنی درم باشد که بعربی درهم گویند و آن چهل و هشت حبه است . (برهان ). درم را خوانند و آن را جوجن نیز گویند. این معنی از کتاب زند است . (جهانگیری ). وزنه ای که درم نیز گویند و عبارت از چهل و هشت حبه است . (ناظم الاطباء). جوجن . نام سکه ٔ نقره ٔ ساسانی است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به جوجن شود.
ترجمه مقاله