ترجمه مقاله

زولنگ

لغت‌نامه دهخدا

زولنگ . [ ] (اِ) به لغت مازندرانی قسم اخیر قرصعنه است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قرصعنه و قرصعنه ٔ مسدس و واژه نامه ٔ طبری ص 136 شود.
ترجمه مقاله