ترجمه مقاله

زو

لغت‌نامه دهخدا

زو. [ زَ / زُو ] (اِ) دریا را گویند و به عربی بحر خوانند. (برهان ). ژو. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). دریا. بحر. (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). دریا. (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ) (از انجمن آرا) (آنندراج ) (اوبهی ) :
مرد ملاح تیز اندک رو
راند بر باد کشتی اندر زو.

عنصری (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).


ترجمه مقاله