ترجمه مقاله

زچ

لغت‌نامه دهخدا

زچ . [ زُ ] (اِ) تیر پرتاب باشد که پیکان آنرا از استخوان فیل و شاخ قوچ و گاومیش و امثال آن سازند. لغتی (لهجه ای ) است در زج (با جیم ) بدین معنی . (از برهان قاطع). رجوع به زُچ ّ شود. || کوتاهترین تیرها را گویند. لغتی است در زج . (برهان قاطع). || لغتی است در زج بمعنی قراقروت . (از برهان ).
ترجمه مقاله