ترجمه مقاله

زکریا

لغت‌نامه دهخدا

زکریا. [ زَ ک َ ری یا ] (اِخ ) زکری . زکریاء. نام پیغامبری علیه السلام . (منتهی الارب ). نام نبی علیه السلام . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). گویند که زکریا علیه السلام به اغوای شیطان به درخت پناه برده و غیرت الهی او را در زیر اره کشید. (آنندراج ). نام پیغمبری از بنی اسرائیل . (ناظم الاطباء). خواندمیر آرد: زکریابن ازان بن مسلم بن صدوق که نسبش به سلیمان بن داود می پیوست در آن زمان ، پیغمبر مقتدا و صاحب قربان بنی اسرائیل بود و پیوسته در مسجد اقصی به عبادت باری سبحانه و تعالی قیام می نمود و آن جناب را پسر عمی بود موسوم به عمران بن ماثان . این عمران پدر مریم است و او را دختری دیگر بود از مریم بزرگتر، اشیاع نام که در فراش زکریا (ع ) می غنود و منکوحه ٔعمران را، حنه ٔ بنت قافوذ می گفتند و این حنه در کبرسن ... حامله شده به اتفاق عمران نذر کرد که چون آن فرزند متولد گردد، محرر باشد و معنی محرر آن است که به شغل دنیا اشتغال ننماید... چون اناث را بواسطه ٔ عذری که دارند قابلیت تحریر نیست عمران و حنه متفکر ومتحیر شدند، پس وحی الهی جهت قبول آن دختر و جواز محرر بودن او به زکریا نازل شد و عمران دختر خود را مریم نام نهاد... احبار رضا داده ، زکریا مریم را بخانه ٔ خود برد و همت عالی به تربیت او مصروف داشته . چون مریم قابلیت خدمت مسجد پیدا کرد، جهت او غرفه ای در آن مسجد تعمیر نموده و او را بدانجا آورد و هرگاه زکریا از مسجد اقصی بیرون می رفت در غرفه ٔ مریم را قفل می فرمود و در بعضی اوقات که نزد مریم می آمد در زمستان ثمار صیفی و در تابستان میوه های شتوی نزد او مشاهده می نمود... آنگاه زوجه ٔ زکریا اشیاع در نودوهشت سالگی ... به یحیی حامله شد... بعد از حمل اشیاع یحیی ، مدت 3 روز زکریا بر تکلم قادر نگشت ... روایت اکثر و اشهر در این باب ، آن است که چون مریم عذرا به عیسی حامله گشت و غیر از زکریا کسی با او ملاقات نمی نمود. یهود... جناب نبوی را به زنا متهم داشته ، قاصد قتل او شدند و زکریا این معنی را فهم کرده به طریق فرار از میان آن اشرار بیرون رفت و در اثنای راه از درختی آوازی شنید که یا نبی اﷲ به جانب من بیا و زکریا نزدیک آن درخت رفت و درخت شق شد، زکریا را در جوف خود جای داد و باز اجزایش بهم متصل گشت . شیطان گوشه ٔ جامه ٔ اورا بگرفت تا از درخت بیرون ماند و جمعی که از عقب زکریا متوجه بودند شیطان را بصورت انسان دیده ، پرسیدند که پیری به این صفات در این راه بنظر تو درآمد؟ ابلیس جواب داد که من شخصی ساحرتر از آن پیر ندیدم ، زیرا که به سحر این شجره را شکافت و در جوف آن پنهان شده و اینک گوشه ٔ جامه ٔ او بیرون مانده و قوم به تعلیم آن لعین ، زکریا(ع ) را با درخت به اره دو پاره کردند. اما اعتقاد وهب بن منبه آن است که شعیا (ع ) بر این موجب کشته گشته و زکریا به مرگ طبیعی درگذشته ... (حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 137 - 139) : فتقبلها ربها بقبول حسن و أَنبتها نباتاً حسناً و کفَّلهازکریا کلَّما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقاً. قال : یا مریم انی لک هذا قالت هو من عنداﷲ ان اﷲیرزق من یشاء بغیر حساب . هنا لک دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء. فنادته الملائکة و هو قائم یصلی فی المحراب . (قرآن 37/3).
بجای بد زکریا که کشته شد یحیی
گزیده ای که به پاکی بد از جهان اخیر.

ناصرخسرو.


چنین گویند که چهارساله بود تورات بیاموخت و چون هفت ساله شد یاد گرفته بود. (قصص الانبیاء).
حنه او را پیش گرفت و کوزه ٔ آبی و جاروبی بوی داد و در بیت المقدس آورد. زکریا در محراب نشسته بود. (قصص الانبیاء).
چه عقل را بدست امانی گرو کنم
چه اره بر سر زکریا برآورم .

خاقانی .


دم خنجر ز مژگانش لب اره از آن خنجر
به بسملگاه یحیی بوسه بر فرق زکریا زد.

حکیم زلالی (از آنندراج ).


از تیغ رخنه رخنه که بر تارک من است
افغان ز اره ٔ زکریا برآورم .

ملا شانی تکلو (ایضاً).


ز بعد او ، زکریا بماند هفتصد سال
بریده گشت بدو نیمه در میان شجر.

؟


رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 215، دائرة المعارف فارسی و ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله