ترجمه مقاله

زیادت

لغت‌نامه دهخدا

زیادت . [ دَ ] (اِخ ) علاءالدین ... اوزجندی ، معروف به «زیادت ». مذکری شیرین سخن بدیهه گوی لطیفه پرداز ... دربلاد فرغانه که مسکن او بود ملوک آن زمین او را به حسن تربیت مخصوص داشتندی و بنظر عنایت ملاحظه نمودندی و اگرچه سخن او در غایت علو بود فاما ضنتی داشت و سخن خود به کس ندادی و چنان نبشتی که کس آن را نتوانستی خواند، بدین سبب نظم و نثر او مشهور نشد و رباعیی چند از گفته های او استماع افتادست تحریر افتاد:...
فریاد ز چشم رهزن و مردکشت
وز بند سر زلف و شکنهای خوشت
ای تلخی کام من ز شیرین لب تو
وی شوری بخت من ز روی ترشت .

(لباب الالباب عوفی چ لیدن صص 189 - 190).


ترجمه مقاله