زیرخوان
لغتنامه دهخدا
زیرخوان . [ خوا / خا ] (اِ) نامی است از نامهای ماه . (جهانگیری چ هند ص 305) :
آسمان درگاه دستوری که سر بر آستانش
هفت اختر از زحل تا زیرخوان آورده اند.
رجوع به زیرقان و زبرقان شود.
آسمان درگاه دستوری که سر بر آستانش
هفت اختر از زحل تا زیرخوان آورده اند.
مظهری (از جهانگیری ).
رجوع به زیرقان و زبرقان شود.