ترجمه مقاله

زیر افکندن

لغت‌نامه دهخدا

زیر افکندن . [ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بزیر انداختن . از بلندی به پائین رها کردن :
مر او را یکی تیغ هندی زند
ززین نیمه ٔ تنش زیر افکند.

فردوسی .


ترجمه مقاله