ترجمه مقاله

زیور دادن

لغت‌نامه دهخدا

زیور دادن . [ زی وَ دَ ] (مص مرکب ) زیور بستن . آرایش دادن . (آنندراج ) :
همو داد زیور سمرقند را
سمرقند نی ، آنچنان قند را.

نظامی (از آنندراج ).


رجوع به زیور و زیور بستن و دیگر ترکیبهای زیور شود.
ترجمه مقاله