ترجمه مقاله

سابق الحاج

لغت‌نامه دهخدا

سابق الحاج . [ ب ِ قُل ْ حاج ج / حاج ] (ع اِ مرکب ) پیشرو حجاج ، پیشاهنگ قافله ٔ حجاج . آنکه پیشاپیش کاروان حجاج بشهر آید و خبر فرارسیدن آنان باز دهد : چون سابق الحاج دررسید و خبر داد که قافله آمد من تا به فرات استقبال کردم . (اسرار التوحید ص 299).
ترجمه مقاله