ترجمه مقاله

ساح

لغت‌نامه دهخدا

ساح . (ع ص ) کاونده . (اقرب الموارد). ضب ساح ؛ سوسمار خورنده ٔ گیاه . (منتهی الارب ). || ج ِ ساحة. رجوع به ساحة و ساحت شود.
ترجمه مقاله