ترجمه مقاله

ساریه

لغت‌نامه دهخدا

ساریه . [ ی َ ] (اِخ ) شهری است به مازندران . (سمعانی ) (نخبة الدهر دمشقی ). شهری است به طبرستان در اقلیم چهارم ، طول آن 77 درجه و 50 دقیقه و عرض آن 38 درجه است . بلادزی گوید طبرستان هشت کوره است که ساریه یکی از آنهاست که در ایام طاهریان مقر عامل طبرستان گردید و قبل از آن مقر عامل در آمل بود و نیز حسن بن زید و محمدزید از علویان (زیدیه ) طبرستان آن را قرارگاه خود ساختند. فاصله ٔ آن تا دریا 30 فرسخ و فاصله ٔ میان ساری و آمل 18 فرسنگ است . منسوب بدان ساری ّ و سَرَوی ّ آید. (معجم البلدان یاقوت ) : چون ابوعلی آن رخته برگرفت و از عواذی شرو عوایل ضرنصر فارغ شد روی به ساریه نهاد برعزم جانب جرجان . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به ساری شود.
ترجمه مقاله