ساز گورلغتنامه دهخداسازگور. [ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زاد و توشه ٔ سفر آخرت . اعمال صالحه . آنچه برای سفر آن جهانی در بایست است . برگ عیشی که بگور خویش توان فرستاد.