ترجمه مقاله

ساسر

لغت‌نامه دهخدا

ساسر. [ س ُ ] (اِ) آن نی که از آن قلم سازند. (شرفنامه ٔ منیری ) (جهانگیری ) (رشیدی ) (الفاظ الادویه ). قلم و نی میان خالی که بدان چیزی نویسند. (برهان ) (آنندراج ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء) . رجوع به سار شود.
ترجمه مقاله