ترجمه مقاله

ساسم

لغت‌نامه دهخدا

ساسم . [ س ِ ] (اِ) نانخواه وآن تخمی است که بروی خمیر نان پاشند. (برهان ) (آنندراج ). و برگزیدگی عقرب طلا کنند نافع باشد. (آنندراج از هفت قلزم ).نانخواه وزنیان . (ناظم الاطباء). سیساما . دانه ای خوشبوی که بروی نان ریزند.
ترجمه مقاله