ساس
لغتنامه دهخدا
ساس . (ع اِ) کرم خوردگی دندان . (تاج العروس ) (ترجمه ٔ ترکی قاموس ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). سیاهی است در دندان . (شرح قاموس ). || دندانی است که خورده شده است . (شرح قاموس ) (تاج العروس ) (ترجمه ٔترکی قاموس ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). بن دندان کرم خورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).