ترجمه مقاله

ساق عروسان

لغت‌نامه دهخدا

ساق عروسان . [ ق ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام حلوائی است که از میده و شکر بشکل ساق آدمی می سازند و میپزند بغایت لطیف میباشد. (شرفنامه ٔ منیری ). ساق عروس . قسمی از نان بشکل ساق که جوف آن را پر از قند میسازند و در روغن بریان میکنند بعد در آن پسته داخل مینمایند. (مجموعه ٔمترادفات ص 206) (آنندراج از بهارعجم ) :
دست در ساق عروسان چو زنی صد زنهار
که من سوخته را نیز به خاطر میدار.

بسحاق اطعمه .


هرکه در عمر نخورده تن تنها نان را
بشمرد ساق عروسان قدم مهمان را.

میرزا عبداﷲ قبول (از آنندراج ) (بهارعجم ).


خایه ٔ مرغی است کافی مفلسان را گر کند
خواجه از ساق عروسان چاره ضعف باه را.

راضی (از آنندراج ) (بهار عجم ).


رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله