ترجمه مقاله

سالم

لغت‌نامه دهخدا

سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی امیة مولی عمربن عبیداﷲ. محدث است و از او مالک و ثوری و ابن عینیة روایت کنند. رجوع به ابوالنضر شود.
ترجمه مقاله