ترجمه مقاله

سانتر

لغت‌نامه دهخدا

سانتر. [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) نژاد انسان وحشی ، زنده . اساس افسانه ها است مابین پلیون و اُسا در تسالی صورت بسیار قدیمی از موجود افسانه ای مرد نیمه تنه ایست که سوار بر اسب نیمه تنه شده او با یک حالت جنگجویانه و خشونت آمیز میرود تا عیش و خوشی پیریتوس پادشاه لاپیت را درهم ریزد. سانترها بوسیله لاپیت ها از بین رفته اند. رجوع به لاروس و ایران باستان ص 1913 شود.معرب این کلمه قنطورس است . رجوع به همین لغت شود.
ترجمه مقاله