ترجمه مقاله

ساهور

لغت‌نامه دهخدا

ساهور. (ع اِ) بیداری . || بسیاری . (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ). || ماه تاب . (منتهی الارب ). || هاله ٔ ماه . || غلاف ماه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || ماه . (اقرب الموارد). || نه روز باقی ازماه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || سایه ٔ زمین بر روی زمین . (منتهی الارب ). سایه ٔ زمین . (اقرب الموارد). || روی زمین . (منتهی الارب ):کسوف ؛ دخول قمر در ساهور. (از اقرب الموارد). || خروج قمر از ساهور؛ آشکار شدن ماه آن . (از اقرب الموارد). || بن چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ساهور العین ؛ بن چشمه و منبع آب آن . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله