ترجمه مقاله

ساوجبلاغ

لغت‌نامه دهخدا

ساوجبلاغ . [ وَ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه . در 23 هزارگزی خاور بخش و 9 هزارگزی شوسه ٔ خلخال به میانه واقع شده است . هوای آن معتدل و دارای 173 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). ولایتی است که در اوان سلاجقه مال به ری میداده و در عهد مغول سوی شده . هوای بغایت خوب دارد. اکثر آبش از قنوات است ، دارای میوه و غله ٔ بسیار می باشد ونانش در غایت نیکویی و حقوق دیوانی او دوازده هزار دینار مقرر است و مردم آنجا چون اکثر صحرانشین اند مقید بمذهب نیستند و از اعظم قرای آنجا خراو و نجم آبادو سنقرآباد است و در سنقرآباد سادات عالی نسب و حسب اند و الحال خراب است . (نزهة القلوب چ لیدن ص 63).
ترجمه مقاله