ترجمه مقاله

ساکت

لغت‌نامه دهخدا

ساکت . [ ک ِ ] (ع اِ) خاموش . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خامش . خموش . خمش . صامت . بی صدا. آرام . ساکن .
- ساکت شدن غضب ؛ فرونشستن خشم .
- ساکت کردن ؛ آرام کردن .
- ساکت گردیدن ؛خاموش و بی صدا شدن .
- ساکت ماندن ؛ خاموش شدن .
ترجمه مقاله