ترجمه مقاله

ساکر

لغت‌نامه دهخدا

ساکر. [ ک ِ ] (ع ص ) ساکن . (قطر المحیط). آرمیده ٔ بی باد. (ناظم الاطباء).
- لیل ساکر ؛ شب ساکن که در آن باد نیست . و رجوع به ساکرة شود.
ترجمه مقاله