سایگه
لغتنامه دهخدا
سایگه . [ ی َ / ی ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف سایگاه . سایه گاه :
ای آنکه فلک ظل درگهت را
در سایگه زینهار دارد.
رجوع به سایگاه و سایه گاه شود.
ای آنکه فلک ظل درگهت را
در سایگه زینهار دارد.
مسعودسعد.
رجوع به سایگاه و سایه گاه شود.