ترجمه مقاله

سبات

لغت‌نامه دهخدا

سبات . [ س ُ ] (ع اِ) خواب . (اقرب الموارد). خواب سبک و خفی یا ابتدای خواب در سر تا که بدل رسد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (ص ) مرد زیرک . (ناظم الاطباء).زیرک از مردان . (از اقرب الموارد). || (اِ) روزگار. (منتهی الارب ). دهر. (اقرب الموارد). زمانه . (غیاث ). || راحت و آسایش . (مهذب الاسماء) (کشاف اصطلاحات الفنون ) (غیاث ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || نام مرضی است . (غیاث ). نام بیماری در سر. (ناظم الاطباء). و در تداول طب عبارتست از سیلان خلط یا بالا رفتن بخار در حواس تصرف کند و آن دو نوع است آنکه کسالت و کندخاطری و فتور خواب همراه بود و آن سبات نام دارد. (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
- ابناسبات ؛ شب و روز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله