سبزشیرین
لغتنامه دهخدا
سبزشیرین . [ س َ ] (ص مرکب ) کنایه از معشوق سبزرنگ . (آنندراج ) :
دل به تلخی ّ غمش آسان تواند ساختن
گر تواند ساختن آن سبزشیرین با دلم .
دل به تلخی ّ غمش آسان تواند ساختن
گر تواند ساختن آن سبزشیرین با دلم .
تشبیهی (از آنندراج ).