سبزچادرلغتنامه دهخداسبزچادر. [ س َ دُ ] (ص مرکب ) کنایه از روزگار : سرگشته کرد چرخم چون چرخ بادریسه فریاد از این فسونگر زن فعل سبز چادر.خاقانی .