ترجمه مقاله

سبنک

لغت‌نامه دهخدا

سبنک . [ س َ ب َ ] (اِخ ) جد ابوالقاسم عمربن محمد. او و نبیره ٔ او محمدبن اسماعیل بن عمر هر دو محدث اند و هر دو معروف به ابن سبنک . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله