ترجمه مقاله

ستار

لغت‌نامه دهخدا

ستار. [ س َت ْ تا ] (ع ص ) بسیارپوشنده . (منتهی الارب ). پرده پوش و پرده دار. (دهار). پوشنده ٔ گناه و پرده دار. (مهذب الاسماء) :
برفت سایه ٔ درویش و سترپوش غریب
بپوش بارخدایا بعفو ستارش .

سعدی .


ترجمه مقاله