ترجمه مقاله

ستبر شدن

لغت‌نامه دهخدا

ستبر شدن . [ س ِ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بقوام آمدن . غلیظ شدن . بقوام آمدن ، چون آب انگور آنگاه که بسیار بجوشانند. (مؤلف ) استغلاظ. (تاج المصادربیهقی ) (زوزنی ): عنیه ؛ بول شتر که در آفتاب نهند تاستبر شود و اندر گرگن مالند. (السامی فی الاسامی ).
ترجمه مقاله