ترجمه مقاله

ستوه آوردن

لغت‌نامه دهخدا

ستوه آوردن . [ س ُ وَدَ ] (مص مرکب ) عاجز کردن . زبون ساختن :
سواران جنگی بر او بر گمار
ستوه آورش هر سوی از کارزار.

اسدی .


مثال او را امتثال نمود و بر این موجب پیش گرفتند تا آن کافران را به ستوه آوردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
ترجمه مقاله