ترجمه مقاله

سجزی

لغت‌نامه دهخدا

سجزی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به سجستان که نام اقلیمی است . (الانساب سمعانی ). منسوب به سجز یا سجستان که اقلیمی است . (منتهی الارب ). معرب سگزی . (منتهی الارب ) : و زنان آن [ سیستان ] پاکیزه و با حمیت چنانکه ایشان را به دیگر جای اندر پاکیزگی یار نباشد هر چه از آن سجزی خالص باشد مگر آنکه نه از سیستان باشد. (تاریخ سیستان ). سجزیان یک زمان بمحاربت باز ایستادند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به سگزی و سجستان و سیستان شود.
ترجمه مقاله