ترجمه مقاله

سجین

لغت‌نامه دهخدا

سجین . [س ِج ْ جی ] (ع ص ) شدید. (اقرب الموارد). سخت از هر چیزی . (منتهی الارب ). || دائم . (اقرب الموارد). ثابت . || آنکه همواره بی زن باشد. || گرداگرد خرمابن . (منتهی الارب ). السلتین من النخل . (اقرب الموارد). || علانیة. (منتهی الارب ). || آب طعم بگشته . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله