ترجمه مقاله

سخاء

لغت‌نامه دهخدا

سخاء. [ س َ ] (ع اِ مص ) || جوانمردی نمودن . (منتهی الارب ). جوانمردی . (آنندراج ). جوانمرد شدن . (دهار). راد شدن .(تاج المصادر بیهقی ). رجوع به سخا شود. || (اصطلاع عرفان ) عبارت است از آنکه انفاق مال و دیگرمتمنیات بر او سهل و آسان بود تا چندانکه باید و چندانکه شاید بمنصب استحقاق برساند. (نفایس الفنون ).
ترجمه مقاله