سخت جفا
لغتنامه دهخدا
سخت جفا. [ س َج َ ] (ص مرکب ) جفاکار. جفاپیشه . بی وفا :
دلبر سست مهر سخت جفا
صاحب دوست روی دشمن خوی .
ای سخت جفای سست پیمان
رفتی و چنین برفت تقدیر.
دلبر سست مهر سخت جفا
صاحب دوست روی دشمن خوی .
سعدی .
ای سخت جفای سست پیمان
رفتی و چنین برفت تقدیر.
سعدی .