ترجمه مقاله

سدابی

لغت‌نامه دهخدا

سدابی . [ س ُ ] (ص نسبی ) کنایه از سبز رنگ . (غیاث ). برنگ سداب :
نام نه چرخ سدابی چون فقع بر یخ نویس
گر به بخشش نام دستت نیل و سیحون کرده اند.

مجیر بیلقانی .


چرخ سدابی از لبش دوش فقع گشاد و گفت
اینْت نسیم مشک پاش اینْت فقاع شکّری .

خاقانی .


ترجمه مقاله