سدل
لغتنامه دهخدا
سدل . [ س َ ] (ع مص )جامه فروگذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). فروگذاشتن مو یا جامه یا پوشش را. (منتهی الارب ).فروهشتن جامه را. (ناظم الاطباء). || شکافتن جامه را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || رفتن در شهرها. (اقرب الموارد).