ترجمه مقاله

سدک

لغت‌نامه دهخدا

سدک . [ س َ ] (ع مص ) لازم گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ملازم شدن . (تاج المصادر بیهقی ). لازم گرفتن چیزی را و جدا نشدن از آن . (اقرب الموارد). || مدت مدیدی در مکانی ماندن . (دزی ج 1).
ترجمه مقاله