ترجمه مقاله

سراب

لغت‌نامه دهخدا

سراب .[ س َ ] (اِخ ) مشهور به سراب فش . دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه . واقع در 12 هزارگزی شمال باختری کنگاور. هوای آنجا سرد و معتدل است و دارای 210 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه ٔ مهم سراب تأمین می شود. محصول آنجا غلات آبی و دیمی و میوه ، چغندرقند. شغل اهالی زراعت ، جاجیم و قالیچه و جوال بافی . راه آن مالرو است . از طریق خسروآباد گردکانه اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله