ترجمه مقاله

سرافیل

لغت‌نامه دهخدا

سرافیل . [ س َ ] (اِخ ) نام فرشته ای است که مقرب خداست و حامل صور. (آنندراج ) (غیاث ). مخفف اسرافیل :
سرافیل را دید صوری بدست
برافراخته سر ز جای نشست .

فردوسی .


سرافیل هم رازش و هم نشست
براق اسب و جبریل فرمانبر است .

اسدی .


آنجا که دم گشاد سرافیل دعوتش
جان بازیافت پیر سراندیب در زمان .

خاقانی .


سرافیل آمد و بر پر نشاندش
به هودج خانه ٔ رفرف رساندش .

نظامی .


حدیث سرافیل و آوای صور
نگفتم که ده میشد از راه دور.

نظامی .


رجوع به اسرافیل شود.
ترجمه مقاله