سرایان
لغتنامه دهخدا
سرایان . [ س َ ] (نف ، ق ) خوانندگی وگویندگی . (برهان ) (آنندراج ). سَراینده :
چو بلبل سرایان چو گل تازه روی
زشوخی درافکنده غلغل به کوی .
|| نغمه سرائی کنان . (برهان ) (آنندراج ). در حال سَراییدن :
به مسجد درآمد سرایان و مست
می اندر سر و ساتگینی بدست .
چو بلبل سرایان چو گل تازه روی
زشوخی درافکنده غلغل به کوی .
سعدی .
|| نغمه سرائی کنان . (برهان ) (آنندراج ). در حال سَراییدن :
به مسجد درآمد سرایان و مست
می اندر سر و ساتگینی بدست .
سعدی .