ترجمه مقاله

سرجاهان

لغت‌نامه دهخدا

سرجاهان . [س َ ] (اِخ ) تحریری از سرجهان : سلطان خود از راه بازگشته بود و عنان بجانب قلعه ٔ سرجاهان تافته . (جهانگشای جوینی ج 2 ص 115). رجوع به سرجهان شود.
ترجمه مقاله