ترجمه مقاله

سرجه

لغت‌نامه دهخدا

سرجه . [ س َ رَ ج َ / ج ِ ] (اِ)پنگان و اندازه ٔ تعیین آب . (ناظم الاطباء). کاسه ٔ مسین گردی که در ته آن سوراخی است ، و این کاسه را در کاسه ٔ بزرگتری که پر از آب است قرار دهند و بعنوان ساعت آبی از آن استفاده میکنند. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله