سرخاب
لغتنامه دهخدا
سرخاب . [ س ُ ] (اِخ ) نام کوهی است بر جنوب شهر تبریز و متصل است به شهر. (برهان ). کوهی است در تبریز و سرخ رنگ و گیاه نروید و آب ندارد. (آنندراج ) :
تا بریزاند تب غم را ز دل سرخاب نوش
بر سر سرخاب رو تا بنگری تبریز را.
تا بریزاند تب غم را ز دل سرخاب نوش
بر سر سرخاب رو تا بنگری تبریز را.
سیدجلال عضد (از جهانگیری ).