ترجمه مقاله

سرخاب

لغت‌نامه دهخدا

سرخاب . [ س ُ ] (اِخ ) نام یکی از نجبای ایران معاصر پیروز یزدگرد. (ولف ) :
یکی پارسی بود بس نامدار
که سرخابش خواندی همی شهریار.

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 2270).


ترجمه مقاله