ترجمه مقاله

سرد

لغت‌نامه دهخدا

سرد. [ س َ رَ ] (ع مص ) پیاپی روزه گرفتن . (از اقرب الموارد). و رجوع به سَرْد شود. || بیختن و غربال کردن دانه . (دزی ج 1 ص 647).
ترجمه مقاله