ترجمه مقاله

سرراهی

لغت‌نامه دهخدا

سرراهی . [ س َ رِ ] (اِ مرکب ) صدقه که مسافر گاه به راه افتادن به فقرا دهد. (یادداشت مؤلف ). || آنچه مسافر هنگام سفر به کسان خود انعام دهد. || (ص نسبی ) کوی یافت . لقیط. نوزادی که اورا کنار راه گذارند تا کسی وی را برد و بپروراند.
- بچه ٔ سرراهی ؛ کودکی که آن را از سر راه برگرفته باشند و پدر و مادر او معلوم نباشد.
ترجمه مقاله