ترجمه مقاله

سرزدای

لغت‌نامه دهخدا

سرزدای . [ س َ زَ / زِ / زُ ] (نف مرکب ) کنایه از چیز بران چون خنجر و تیغ. (آنندراج ) (بهار عجم ) :
تیغ زبان عارفان رنگ گرفت و همچنان
عشق تو جلوه میدهد خنجر سرزدای را.

بابافغانی (از بهار عجم ).


ترجمه مقاله