ترجمه مقاله

سرساد

لغت‌نامه دهخدا

سرساد. [ س َ ] (اِ) گیاهی است که آن را پنج انگشت گویند و به عربی ذوخمسة اصابع خوانند. (برهان ). پنج انگشت . (اختیارات بدیعی ).ویتکس . بنجنگشت . و رجوع کنید به پنج انگشت . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
ترجمه مقاله